تازه ترین خبرها از سینمای ایران و جهان
تاريخ : برچسب:, | 8:6 | نویسنده : Mohammad & Maryam

تازه ترین خبرها از دنیای سینما و تلویزیون

در وب سایت

MDH PROFESSIONAL

 



 
ملک سلیمان ، تجربه ای تازه در سینمای ایران
 
پروژه عظیم «ملک سلیمان نبی» به نویسندگی و کارگردانی شهریار بحرانی یکی از «آثار فاخر» سینمای ایران است. چندین سال روی این فیلم کار شده و هزینه‌های بسیاری داشته است. امین زندگانی، محمود پاک نیت، حسین محجوب، مهدی فقیه و الهام حمیدی از جمله بازیگران شناخته شده این فیلم هستند. این فیلم اولین قسمت از مجموعه سه قسمتی ملک سلیمان است و قرار است پس از نمایش فیلم اول، قسمت‌های بعدی آن نیز ساخته شود.
ملک سلیمان در جشنواره فیلم فجر سال گذشته نیز به نمایش در آمد و نامزد ۹ سیمرغ شد که در پایان موفق به کسب ۵ سیمرغ بلورین در بخش‌های بهترین موسیقی متن (چان کونگ وینگ)، بهترین صدا (کینسون چانگ)، بهترین جلوه‌های بصری (لئولو)، بهترین چهره پردازی (سعید ملکان) و بهترین نقش مکمل مرد (مهدی فقیه) گردید. همچنین جوایز پلاک طلایی جشنواره و بیرق طلایی در بخش سینمای بین الملل را نیز به خود اختصاص داد.  
در ملک سلیمان بازی‌ها خیلی به چشم نمی‌آید و بیشتر داستان براساس اتفاقات و حوادث پیش می‌رود نه ابعاد شخصیت‌های داستان؛ تماشاگر بیشتر دنبال این است که ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین بازیگران خیلی تاثیرگذار نیستند. هرچند که تقریبا تمامی‌بازیگران بازی قابل قبولی ارائه داده اند اما فیلم بیشتر بر روی حوادث تکیه دارد تا شخصیت‌ها و همین باعث شده شخصیت‌ها از سطح حضور در حوادث فیلم فراتر نروند. شخصیت‌ها همان شخصیت‌های آشنا کارهای این‌چنینی هستند.
اما جلوه‌های ویژه در بیشتر مواقع انصافا خوب از آب در آمده اند. در قسمت‌های زیادی در فیلم از تکنیک‌های کامیوتری استفاده شده. مثل صحنه نفوذ اجنه و شیطان به انسان‌ها، صحنه جادوگر، صحنه ای در اواخر فیلم که آسمان نورانی می‌شود و صحنه ای که کشتی حضرت سلیمان در آسمان به حرکت در می‌آید و تقریبا همه این بخش‌ها به جز حرکت کشتی در آسمان، کم نقص و آبرومندانه‌اند. این جلوه‌های ویژه با کمک و نظارت متخصصان هنگ کنگی ساخته شده اند. مناظر فیلم (که آن هم محصول جلوه‌های بصری است) بیشتر شبیه نقاشی‌هایی هنرمندانه است و برای تماشاگر زیبا و جذاب به نظر می‌رسد. موسیقی متن فیلم نیز کار خارجی‌هاست و به نمونه‌هایی چون موسیقی متن «ارباب حلقه‌ها» بسیار شباهت دارد و تکراری است؛ البته در انتقال حس و حال فیلم به تماشاگر موفق عمل می‌کند. همچنین مشخص است که روی صدای فیلم (که دالبی دیجیتال است) خیلی کار شده.


یکی از پوسترهای فیلم «ملک سلیمان»

اما اگر بخواهیم به ضعف‌های فیلم اشاره کنیم قطعا اولین ضعف آن به فیلمنامه باز می‌گردد. به نظر می‌رسد شهریار بحرانی که آثاری چون مریم مقدس را در کارنامه دارد در این فیلم بیشتر به دنبال تاثیرگذاری تصویری روی بیننده بوده و توجه لازم را به فیلمنامه نداشته است. برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنم. در قسمتی از فیلم، میریام (همسر حضرت سلیمان) که نقشش را الهام حمیدی بازی می‌کند، کشته می‌شود و حضرت سلیمان که به او این اتفاق الهام شده، از میانه راهش باز می‌گردد و با مرگ همسرش روبرو می‌شود. این قسمت می‌تواند برای تماشاگر بسیار تاثیرگذار باشد؛ اما در فیلم به آن سطحی و گذرا پرداخته می‌شود و فاقد تاثیرگذاری لازم است. در مجموع می‌شد روی شخصیت‌ها بیشتر کار کرد و ابعاد مختلف آنان را بهتر به تصویر کشید. هرچند که فیلمنامه بارها بازنویسی شده اما اگر ملک سلیمان فیلمنامه بهتری داشت قطعا بیننده را بیشتر با خود همراه می‌کرد. همچنین روند حوادث فیلم نیز خیلی منطقی نیست و درست برای بیننده جا نمی‌افتد.
بیننده ای که «ارباب حلقه‌ها» و فیلم‌هایی از این دست را دیده باشد متوجه الهام گرفتن ملک سلیمان از آنها خواهد شد. فضای فیلم به طور ناخودآگاه بیننده را یاد نمونه‌های‌هالیوودی خواهد انداخت و البته این مساله یک نکته منفی نیست. اشکالی ندارد که با الهام گرفتن از نمونه‌های موفق، یک فیلم خوب بسازیم که بر پایه مفاهیم اعتقادی بنا شده است. اما می‌شد از دام این الهام گرفتن و تکرار، گریخت و نوآوری داشت. مثلا در نفوذ اجنه به انسان‌ها، تا حدودی با چیزی مشابه آنچه در فیلم‌های زامبی‌ها می‌بینیم روبرو هستیم؛ در حالی که می‌شد حول همان مفهوم، به تصویرهای تازه ای رسید. نکته دیگر این که نکات مثبت فیلم‌های چون ارباب حلقه‌ها فقط در تصویربرداری و جلوه‌های ویژه خیره کننده آن خلاصه نمی‌شود؛ بلکه فیلمنامه نیز نقش مهمی‌بر عهده دارد که در ملک سلیمان این نقش کمرنگ شده است.
به عنوان نکته آخر بد نیست اشاره ای کنیم به فعالیت‌های جانبی سازندگان فیلم. فیلم ملک سلیمان همانند فیلم‌های مطرح جهان یک سایت به نشانی kingdomofsolomon.com نیز دارد که کلی اطلاعات جالب از اخبار مربوط به فیلم تا عکس‌ها و ویدیوها در آن در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است و همچنین یک «باشگاه طرفداران» نیز در این سایت برای طرفداران این فیلم وجود دارد. چندین وبلاگ هم روی اینترنت به پوشش اخبار مربوط به آن می‌پردازند.
اگر تصمیم گرفتید که ملک سلیمان را ببینید بدانید که با اثری متفاوت روبرو می‌شوید و این فیلم تجربه تازه‌ای را برای شما رقم خواهد زد اما فیلم کم‌نقصی نیست و به نظر می‌رسد می‌شد با تامل بیشتر روی فیلمنامه اثر بهتری ساخت.

 

MDH PROFESSIONAL

 
سرزمین بادها
نگاهی به سریال «سرزمین بادها»
 
این روزها بسیاری از شبکه‌های پرمخاطب در قبضه سریال‌های کره‌ای هستند. از این میان سهم سه‌شنبه شب‌ها (ساعت 20:45)به شبکه سه اختصاص دارد، که با پخش سریال «سرزمین بادها» دوستداران سریال‌های کره‌ای را به پای تلویزیون می‌کشاند.
سرزمین بادها با نام اصلی «امپراتوری بادها» در واقع ادامه سریال پربیننده و محبوب «افسانه جومونگ» است. اما انگار تب دوستداران جومونگ آن قدرها که باید، به سریال سرزمین بادها منتقل نشده‌است.
گرچه منتقدان،فیلمنامه سرزمین بادها را به مراتب قوی‌تر از افسانه جومونگ می‌دانند ولی با گذشت حدود یک سال از پایان پخش افسانه جومونگ، سریال سرزمین بادها نتوانسته به اندازه جومونگ نزد مخاطب ایرانی موفقیت کسب کند، گرچه همچنان یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های خارجی به شمار می‌رود.
محبوبیت « افسانه جومونگ»در سال گذشته در ایران ماجراهای عجیب و غریبی آفریده بود. یکی از این ماجراها کم شدن ترافیک سنگین تهران در هنگام پخش افسانه جومونگ بود. در نهایت این سریال آن قدر در ایران محبوب شد که بازیگر نقش جومونگ، «سونگ ایل گوک» به ایران آمد و از این همه محبوبیت شگفت‌زده شد: سونگ وقتی شنید پسری در ایران به خاطر سوسانو خودکشی کرده است، گفت: متأثر شدم و برای نخستین بار است که این را می‌شنوم. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم دیدن یک سریال باعث به‌وجود آمدن چنین اتفاقاتی شود...».
گرچه منتقدان،فیلمنامه سرزمین بادها را به مراتب قوی‌تر از افسانه جومونگ می‌دانند ولی با گذشت حدود یک سال از پایان پخش افسانه جومونگ، سریال سرزمین بادها نتوانسته به اندازه جومونگ نزد مخاطب ایرانی موفقیت کسب کند، گرچه همچنان یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های خارجی به شمار می‌رود.
کانگ ایل‌سو،کارگردان این سریال معتقد است، جذابیت‌های عاطفی در سرزمین بادها کمتر از افسانه جومونگ است، اما در عوض جذابیت‌های دیگری مانند جلوه‌های ویژه خاص، توانسته این سریال را نزد مخاطبان محبوب کند.
سریال سرزمین بادها همانند جومونگ دارای تم حماسی- درام است و گرچه دست‌اندرکاران این سریال اصرار دارند آن را تاریخی بنامند اما بیشتر ماجراهای آن تخیلی و به دور از واقعیت است. به عبارتی چکیده‌ای از جذاب‌ترین افسانه‌های تاریخی در همه جای دنیا دست به دست به هم داده و جومونگ و نواده‌اش را خلق کرده است. البته از جومونگ به‌عنوان بنیان‌گذار سلسله گوگوریو  در برخی از متون کهن تاریخی کره نام برده شده است. پادشاه جومونگ در تاریخ 37قبل از میلاد با متحد کردن 5قبیله، سلسله گوگوریو را بنیان گذاشت.
سرزمین بادها
اما سرزمین بادها به ماجراهای بعد از تأسیس سلسله گوگوریو می‌پردازد؛ زمانی که تاج و تخت پادشاهی گوگوریو به فرزند جومونگ یعنی «یوری» رسیده و او مشغول حکمرانی است.
در نخستین قسمت این سریال می‌بینیم که در اوج جنگ و درگیری ملکه (همسر یوری)، در حال وضع حمل است. او بالاخره نوزادی به دنیا می‌آورد و این نوزاد که نوه جومونگ است در آینده تبدیل به جنگاوری نجات بخش و دلیر خواهد شد.
نقش این جنگاور هم البته برعهده سونگ ایل گوک همان بازیگر نقش جومونگ است.
اما نخستین قسمت این سریال فروردین ماه گذشته روی آنتن شبکه سه سیما رفت، همراه با ممیزی‌های همیشگی و البته موسیقی سریال امپراتور دریا که روی سرزمین بادها میکس شده بود.ممیزی‌های خارج از عرف و سلیقه‌ای لطمه‌های زیادی به قصه سریال ‌ها می‌زند.
البته محدود کردن صحنه‌های خشن و پر از خون‌ریزی یا صحنه‌هایی که با شرع و عرف ما همخوانی ندارد معقول است اما سانسور مکالمه یک کودک نگران درباره وضع‌حمل ملکه شاید کار چندان معقولی نباشد و به راحتی بینندگان را آزرده کند.
البته دیگر القاب شخصیت‌هاست که در دوبله این سریال کاملا تغییر کرده‌اند؛ مثلا به جای ولیعهد و شاهزاده عبارات عالی‌جناب و والاحضرت و به جای ملکه، بانوی اول به کار برده می‌شود.
سریال سرزمین بادها نخستین بار در سپتامبر2008 در شبکه کی‌بی‌اس2 در کره‌جنوبی به روی آنتن رفت. این سریال در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ساعت21:55 به وقت کره پخش می‌شد. این سریال 36قسمت 70دقیقه‌ای بود که دو شب پیاپی در هفته پخش می‌شد. مدیران این شبکه بر این باور بودند که این روال پخش در هفته می‌تواند به جذب مخاطب کمک کند (شاید اگر این اتفاق در پخش این سریال در ایران نیز می‌افتاد، بینندگان بیشتری کسب می‌کرد).
سرزمین بادها
شبکه کی‌بی‌اس یکی از رسانه‌های پرقدرت در کره‌جنوبی است که در کنار شبکه ام‌بی‌سی، همیشه به پخش سریال‌های پرمخاطب علاقه داشته است. این شبکه نخستین بار در سال1927 در قالب یک ایستگاه رادیویی و البته نخستین ایستگاه رادیویی در کره، آغاز به کار کرد.
این شبکه امروز تبدیل به یکی از غول‌های رسانه‌ای در کره‌جنوبی شده است و جوایزی که هر ساله به برندگانش اهدا می‌کند، اعتبار و آینده خوبی برای آنها رقم می‌زند. سرزمین بادها در سال2008، 4جایزه دریافت کرد: جایزه بهترین زوج برای سونگ ایل گوک و «چوئه جونگ وون» (بازیگر نقش یئون، نقش مقابل شاهزاده موهیول)، جایزه بهترین نقش اول مرد برای سونگ ایل گوک.
همچنین «جونگ جین یانگ» برای نقش شاه یوری و بازهم چوئه جونگ وون برای نقش یئون، برندگان جوایز دیگر کی بی اس بودند.
در جدول رتبه‌بندی، این سریال در سئول هیچ‌وقت به رتبه‌ای پایین‌تر از 2 سقوط نکرد و تا پایان توانست چند رتبه برتر به‌دست بیاورد. اما در رتبه‌بندی جهانی نیز در میان سریال‌های پرطرفدار توانست رتبه‌های تقریبا خوبی از آن خودش کند (بالاترین رتبه سوم و پایین‌ترین رتبه هشتم).
منتقدین دلایل محبوبیت سرزمین بادها را در جذب مخاطب، مدیون چند نکته می‌دانند: جلوه‌های ویژه منحصر به فرد، فیلمنامه جذاب و از همه مهم‌تر بازی خوب بازیگران.
سرزمین بادها
چوئه جونگ وون، بازیگر 29ساله نقش یئون نیز تا کنون در 9سریال بازی کرده و 4بار برنده جوایز کی بی‌اس شده است. این بازیگر نخستین بار در سال2001 در یک سریال به تهیه کنندگی شبکه کی بی‌اس بازی کرد و در سال2006 به خاطر بازی در سریال «شاهزاده خانم مشهور» برنده 2جایزه کی بی‌اس شد. اما جونگ جین‌یانگ، بازیگر 46ساله کره‌ای در نقش شاه یوری، یکی از بازیگران مشهور در سینما و تئاتر کره است، که تاکنون در 3سریال تلویزیونی از جمله سریال سرزمین بادها و 13فیلم‌سینمایی بازی کرده است. جونگ کار بازیگری را نخستین بار در سال1997 با بازی در فیلم سینمایی «ماهی سبز» آغاز کرد.
اما سونگ ایل گوک 39ساله، بازیگر نقش شاهزاده موهیول، تاکنون در 2فیلم سینمایی و 14سریال بازی کرده و 4جایزه در کارنامه خود دارد(2جایزه از شبکه کی بی‌اس و2جایز از ‌ام‌بی‌سی). سونگ ایل گوک نخستین بار در سال1999 در سریال« آیا همدیگر را دوست داشتیم» بازی کرد و در سال2002 برنده جایزه کی بی‌اس برای بهترین بازیگر نوچهره شد.
سونگ در ایران درباره دوبله سرزمین بادها در چین گله کرده و گفته بود وقتی دوبله را شنیدم گریه کردم و تا چند شب خوابم نبرد. دوبله این سریال در ایران که مهد دوبله‌های بی‌نقص است البته به خوبی انجام شده است. علی‌رضا باشکندی، مدیر دوبلاژ سرزمین بادهاست که قبلا افسانه جومونگ نیز به مدیریت او دوبله شده بود. باشکندی خودش به جای شاهزاده موهیول صحبت می‌کند و تقریبا 10درصد از صداپیشگان سریال افسانه جومونگ در سرزمین بادها نیز صحبت می‌کنند.
دوبله این سریال از نظر نزدیکی واژگان به زمان داستان بسیار موفق عمل کرده و صداها به خوبی بر چهره بازیگران نشسته است. همین اتفاقات البته در دوبله افسانه جومونگ هم افتاده بود و دوبله بسیار شیرینی را رقم زده بود. یکی از شاخصه‌های دوبله در این سریال تغییر صداپیشگان نسبت به نقش‌هایشان در افسانه جومونگ و نقش‌های کنونی‌شان در سرزمین بادهاست.
سرزمین بادها
مدیر دوبلاژ معتقد است با این اتفاق ذهن بینندگان با نقش‌های پیشین درگیر نمی‌شود؛ مثلا «کیم بیونگ جی» بازیگر نقش «یون تابال» در افسانه جومونگ با اندکی تغییر در گریم در سرزمین بادها نقش «سانگا» را بازی می‌کند. در حالی‌که در افسانه جومونگ غلامرضا مهرزادیان به جای او صحبت می‌کرد، در سرزمین بادها علی همت مومیوند به جای او صحبت می‌کند.
حسین عرفانی(به جای نقش تسو)، منوچهر زنده‌دل(یوری)، فریبا رمضان‌پور(هیاپ)، نرگس فولادوند(یئون)، الیزا اورامی(ملکه میو)، آزیتا یاراحمدی(سوریو)، علی‌همت مومیوند(نالگا) و عباس نباتی (گوچو) از جمله گویندگان دیگر این سریال هستند.

 

 

 


MDH PROFESSIONAL


 

 

انتظار به سر رسید، پخش «مختار نامه» آغاز شد

مختار

انتظار به سر رسید، پخش «مختار نامه» آغاز شد و به گمان من منتقدان و مخاطبان را راضی كرد. پخش «مختار نامه» یاد آور دوران طلایی سریال‌های فارسی در دهه‌های شصت و هفتاد است. یاد آور كارهای «علی حاتمی» است یاد آور روزهای خوب «روزی رزوگاری» و «سربداران» و «هزار دستان» و ... غیره است و البته یاد آور سریال «امام علی».

پخش «مختار نامه» بار دیگر نشان داد وقتی پول كافی، متن خوب و كارگردانی كار بلد در یك جا جمع بشوند شاهكار خلق می شود. «داوود میرباقری» آدم امتحان پس داده‌ای است كارنامه‌ی فیلم‌سازی پرباری دارد و كارش در سریال امام علی در خاطره‌ها مانده است. سینما و تصویر را خوب می‌شناسد و از همه چیز برای خلق صحنه‌های چشم‌نواز بهره می‌برد. حالا كه «مختار نامه» در حال پخش است مخاطب خوب می‌تواند تفاوت این سریال تاریخی دینی را با سریالی مثل «یوسف پیامبر» را درك كند و ببیند. به گمان آنچه در «مختار نامه» بیشتر اهمیت دارد كارگردانی كار است. متن خوب و بازیگر خوب و پول كافی در بسیاری از مجموعه‌ها وجود دارد اما چیزی كه این روزها جایش در تلویزیون خالی است كارگرانی خوب است. كارگردانی در خدمت داستان و متن. بگذارید چند نمونه را یاد كنم تا تفاوت كار میرباقری با دیگران مشخص بشود. «مختار نامه» داستان را بسیار خوب شروع كرده است، روایت داستان و سریال ریتم مناسبی دارد ریتم كه می‌گویم منظور كات‌های پی در پی یا كوتاهی سكانس‌ها و پلان‌ها نیست، ریتم خوب یعنی روایت یك دست و همسان با اتفاقات و مجموعه كار كارگردانی و تدوین كه خستگی در مخاطب ایجاد نمی‌كند. مختارنامه ثابت می‌كند كه پروژه‌های سنگین تاریخی را باید به كاردان سپرد. این كارها كار امثال علی حاتمی و داوود میرباقری است.

داوود میرباقری در «مختار نامه» شعار نمی‌دهد، کاش دیگران هم شعار  را کنار بگذارند و به قول گزارش‌گران فوتبال از رو آوردن به بازی مستقیم خودداری کنند

حالا بیاید چند چیز دیگر این سریال را با سریال‌های دیگر مقایسه كنیم مثلا گریم‌ها را، دكور را، بازی‌ها را، دیالوگ‌ها را، فیلم برداری را، صحنه‌های زد و خورد را، شروع و پایان قسمت‌ها، طراحی لباس را، و هزار نکته‌ی دیگر را... حركات چشم نواز دوربین و میزانسن‌های خوب، مختارنامه را در رده‌ی سریال‌های به یادماندنی قرار می‌دهد.

بگذارید مثال بزنم، در آغاز سومین قسمت از این مجموعه سکانس طولانی ورود مختار به زندان و صحبت‌های او با عمر سعد را حتما دیده‌اید. سکانسی به غایت زیبا که با رفت و برگشت‌ها به خانه‌ی مختار و گفت‌وگوی «ناریه» همسر مختار و «جاریه» خواهر ناتنی او توام شده بود. دیالوگ‌ها و حرکت‌های دوربین و میزانسن‌های این سکانس – پلان را با دیژر مجموعه‌ها به ویژه داخلی‌های زندان در «یوسف» مقایسه کنید. «مختارنامه» در همان سه قسمت ابتدایی آن قدر اطلاعات و آمار از حوادث امامت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) به ببینده می‌دهد که او را بر حوادث آن روزگار تا صلح امام، محیط می‌کند.

داوود میرباقری در «مختار نامه» شعار نمی‌دهد، این هم یکی از ویژگی‌های این مجموعه است، نه خوبی را با شعار برجسته می‌کند و نه بدی را. تنهایی امام در سه قسمت اول آن قدر پر رنگ بود که دل را به درد می‌آورد، ولی این تنهایی در کل مجموعه بود که نمود پیدا می‌کرد و نه در عرصه‌ی دیالوگ صرف، حتا اگر هم گفته شد: امام تنهاست، مخاطب این تنهایی را به توجه ساختار کلی درک می‌کرد و می‌فهمید. داوود میرباقری در «مختار نامه» شعار نمی‌دهد، کاش دیگران نیز شعار  را کنار بگذارند و به قول گزارش‌گران فوتبال از رو آوردن به بازی مستقیم خودداری کنند.

 مختار نامه از دست مجموعه‌هایی است كه سال‌ها بعد نیز از تلویزیون پخش خواهد شد و باز هم دیده خواهد شد مانند روزی روزگاری  یا دیگر سریال‌هایی كه هنوز پخش می‌شوند و دیده می‌شوند

پخش «مختار نامه» بر این نكته صحه می‌گذارد كه اگر مجموعه‌ی خوبی از تلویزیون پخش بشود مردم نه رسیورهای‌شان‌را روشن می‌كنند و نه دی وی دی در دستگاه می‌گذارن

 


MDH PROFESSIONAL


 

نظر سنجی

نظر مخاطبین در مورد سریال مختارنامه

فریبرز عرب نیا :

«مختارنامه» ارزش تمام سختي‌ها و ريسك‌ها را داشت

Sample image

فريبرز عرب‌نيا طي شش سالي كه ساخت «مختارنامه» به طول انجاميد، به ندرت در فيلمي حاضر شد و به گفته‌ي خودش يك «خودكشي حرفه‌يي» را تجربه كرد. او معتقد است در چنين شرايطي يك بازيگر حرفه‌يي همواره به لحاظ مالي ضرر مي‌كند؛ با اين حال عرب‌نيا خوشحال است كه سيستم غيرقابل پيش‌بيني فيلمسازي در ايران، سال‌هايي كه او صرف اين سريال كرده بود را به هدر نداد و در گفت‌وگوهايي كه در مقاطع مختلف ساخت سريال «مختارنامه» داشت، بارها اعلام كرد كه احساس مي‌كند از اين انتخاب (بازي در سريال داوود ميرباقري) راضي است.


بازيگر توانا به لحاظ مالي ضرر مي‌كند

اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون در پاسخ به اين پرسش كه نقش مختار برايش چقدر به لحاظ مالي و معنوي ارزش داشت كه قبول كرد چندين سال از عمرش را صرف آن كند؟ گفت: در مورد امكانات مالي به جرأت مي‌گويم كه بازيگر توانا و صاحب سبك هميشه در ايران ضرر مي‌كند؛ در اين باره شك نكنيد؛ من با فكت(دليل) مشخص و مسلم علمي، در يك سميناري حتما در اين باره صحبت خواهم كرد.

عرب نيا ادامه داد: بازيگر تواناي صاحب سبك و دانش‌آموخته، همواره در سيستم سينما و تلويزيون ايران در حال ضرر مالي و جاني است؛ اما اين بحث به كنار است.


ارزش‌هاي معنوي بازي در «مختارنامه»

وي سپس درباره‌ي ارزش‌هاي معنوي بازي در سريال «مختارنامه» و همكاري با كارگرداني چون داوود ميرباقري و جمعي از عوامل حرفه‌يي اين سريال، خاطرنشان كرد: از حيث ارزش‌هاي كار، من به عنوان يك بازيگر همواره مجموعه‌اي از فاكتورها برايم در انتخاب دخيل هستند كه پيش از هرچيز كارگردان و فيلم‌نامه‌ قرار مي‌گيرد و بعد از آن جمع همكاران است كه باعث مي‌شود ببينيم پيش‌بيني ما نسبت به آينده كار آيا مثبت است يا خير.

فريبرز عرب‌نيا كه در زمان ساخت اين مجموعه در اين گفت وگو شركت كرد سپس توضيح داد: در سريال «مختارنامه» هم وضعيت به همين منوال بود؛ حساسيت‌هاي اين كار و اين كه از همان ابتدا حدس مي‌زدم كه سال‌ها از سينما دور مي‌افتم، برايم يك‌جور به معناي خودكشي حرفه‌يي بود. منتها من شخصا زندگي را با فراز و فرودهايش دوست دارم و باورم نيست زندگي بدون سختي و ريسك، زندگي باشد و در حقيقت يك‌جور تكرار روزمرگي است. در عرصه بازيگري هم هستند گروهي كه دوست دارند موفقيت‌هايشان همواره تكرار شود و يك مسير بي‌فراز و نشيب را طي كنند؛ اما من چون باور ندارم چنين مسيري، مسير پويايي باشد، از ابتدا خوشبختانه به دنبالش نبودم كه حالا هم از تركش ناراحت شوم.


«مختارنامه» ارزش همه ريسك‌ها را داشت

اين بازيگر سينما و تلويزيون با بيان اين كه از ابتدا دغدغه‌هايش چيزهاي ديگري به غير از حفظ موقعيت بوده، ادامه داد: من قبل از شروع «مختارنامه» مي‌خواستم فيلم خودم را بسازم و مهم‌ترين دغدغه‌ام اين بود كه ساخت اين فيلم چند سال به عقب مي‌افتد؛ كمااين كه اين اتفاق افتاد. مجموعه قصه‌ام را داشتم چاپ مي‌كردم آن هم چند سال به عقب افتاد؛ اما الآن شكرخدا فكر مي‌كنم كه غلط پيش‌بيني نكرده بودم و «مختارنامه» ارزش تمام اين سختي‌ها و ريسك‌ها را داشته‌است. خدا را واقعا شكر مي‌كنم؛ به اين دليل كه به راحتي مي‌توانست كار خوب از آب در نيايد؛ نه به اين دليل كه كارگردان، فيلم‌نامه و عوامل خوب نبودند بلكه به اين جهت ‌كه سيستم فيلم‌سازي در ايران، سيستم قابل پيش‌بيني نيست. به همين راحتي مي‌توانست اين كار درنيايد و حال همه خراب شود كه شكر خدا اين‌طوري نشد.


بازي در سريالي مثل «مختارنامه» ايثار مي‌خواهد

بازيگر نقش «مختار» سپس با بيان اين كه كارهايي مانند «مختارنامه» ايثار مي‌خواهد، اظهار كرد: در چنين كارهايي پوست، مو، گوشت و جان آدم فرسوده مي‌شود. زندگي‌ بازيگر چنين كارهايي دچار تنش‌هاي عجيب و غريب مي‌شود. از نظر حرفه‌يي 5 سال فيد شدن در يد هركسي نيست ولي من از گفتن اين‌ها همواره اباء دارم؛ به جهت اين‌كه دوست ندارم بحث شخصي كنم.

عرب نيا بار ديگر تاكيد كرد: بازي در چنين كارهايي حقيقا ايثار مي‌خواهد. 5 سال از زندگي يعني نيم دهه‌ي يك بازيگر چه از لحاظ حرفه‌يي و چه نظر زندگي شخصي؛ بنابراين بر روي جسم و روحش تأثير مي‌گذارد.


عدم تمايل به مصاحبه

از نخستين روزي كه فريبرز عرب‌نيا براي بازي در سريال تاريخي «مختارنامه» با سيما فيلم قرارداد بست، حدود شش سال مي‌گذرد و او در اين مدت به جز يك پروژه، در هيچ پروژه سينمايي و تلويزيوني ديگري مقابل دوربين نرفت. او در تمام اين روزها «مختار» داوود ميرباقري باقي ماند، تا علاوه بر رد پيشنهاد كارگردانان و تهيه‌كنندگان براي بازي در پروژه‌اي ديگر، پاسخش براي مصاحبه با خبرنگاران نيز منفي باشد.

با اين حال فريبرز عرب‌نيا پس از گذشت پنج سال و در حالي كه در صحنه‌هاي كربلا از سريال «مختارنامه» حاضر شده بود، در گفت‌وگويي حاضر شد و درباره‌ي دلايل عدم تمايلش به مصاحبه گفت: شايد يكي از دلايلي كه من به طور كلي از صحبت فرار مي‌كنم، اين است كه همواره كلام شهيد مي‌شود.

بنابراين او در اين مصاحبه ترجيح داد كه بيشتر از دغدغه‌ها و علايق يك بازيگر به هنگام پذيرش نقش‌هاي طولاني را مدت بگويد.

عرب‌نيا كه معتقد است بايد با نگاه جدي‌تري با مقوله بازيگري برخورد كرد، دراين باره تصريح كرد: توليدات سينمايي و تلويزيوني بسياري منوط و مشروط به بازيگري هستند؛ اين درحالي است كه متأسفانه هنوز بر سر اين‌كه آيا بازيگري اولين شرط فيلم و سريال‌سازي است، دعواست.


تلويزيون سردمدار عرصه فرهنگ و توليد است

بازيگر نقش «مختار» در پاسخ به اين پرسش كه يك پروژه و يك نقش بايد چه اندازه براي بازيگر جذابيت داشته باشد كه باعث شود او به مدت 5 سال در هيچ فيلم يا سريال ديگري حاضر نشود؟ گفت: اين مساله به جنبه‌هاي مغفول مانده بازيگري، ارتباط عوامل ديگر صحنه، پشت صحنه و مديريت‌هاي فرهنگي برمي‌گردد و به حدي ارتباط اين مسايل در ايران با هم مخدوش است كه شايد در كلي‌ترين شكل، متأسفانه نه تنها با استانداردهاي جهاني كه با استاندارهاي سال‌هاي شناخته‌شده اين عرصه، فاصله بسياري داريم.

وي ادامه داد: در حال حاضر تلويزيون به شكلي سردمدار عرصه فرهنگ و توليد الگو شده است و در برخي زمينه‌ها تلاش‌هايي مي‌كنند كه پيش از اين انجام نشده‌است؛ به هر صورت اين جريان روبه جلو است.

فريبرز عرب‌نيا با پرداختن به اين موضوع از جنبه حرفه‌يي و صنفي و همچنين گسترده‌ خواندن اين بحث، در عين‌حال گفت: ايراد و خطر اساسي اين است كه اين رشد ابدا متوازن نيست. در برخي زمينه‌ها خصوصا در مقوله نگاه به بازيگر و لوازم كارش بسيار بسيار ابتدايي عمل مي‌كنيم.


مقولات هنري معضل بسيار پيچيده‌اي است

عرب‌نيا بار ديگر با تأكيد بر اين‌كه بحث‌هاي صنفي و حرفه‌يي را مطرح مي‌كند، اظهار كرد: جاي بحث در مورد مقولات هنري اساسا اين جا نيست؛ چراكه آن خود معضل بسيار بسيار پيچيده‌اي است.

اين بازيگر در پاسخ به اين پرسش  كه آن‌چه با وجود تمام اين مشكلات شما را نگه مي‌دارد چيست؟ گفت: اين سوال كليشه‌اي دوست‌داشتني است كه پاسخ آن معلوم است.

وي سپس گفت: از جنبه‌ي حرفه‌يي آن‌چه يك بازيگر را 5 سال با وجود تمام مشكلات بسيار عجيب و غريب و گاه ابتدايي از جمله نبود امكانات رفاهي در بدترين شرايط جوي و جغرافيايي نگه مي‌دارد، عشقش به ديدن تأثير تمام چيزهايي است كه در اين سال‌ها بر او، نقش و جهان هنر و رسانه گذشته است.


«مختارنامه» برآيند علائق ميرباقري و عرب‌نيا

فريبرز عرب‌نيا در پاسخ به اين پرسش  كه آيا جسارت و اجازه آن را داشته است كه در عين خلق مختار واقعي، آن‌چه خود علاقه داشته است را از اين شخصيت ارايه دهد؟ گفت: «مختارنامه» به شكل مستقيم برآيند نقاط مشترك علائق من، آقاي ميرباقري و تمام گروه است؛ اما فكر مي‌كنم وقتي نمايش داده مي‌شود، از اين حرف‌ها فراتر رفته باشد. اين اتفاقي است كه در هنر نمي‌توان تعريفش كرد. يعني وقتي سريال «مختارنامه» را ببينيم متوجه مي‌شويم كه احتمالا ارزش همه اين زحمات را داشته است.


استفاده از بدلكار

فريبرز عرب‌نيا در بخش ديگري از اين گفت‌وگو در پاسخ به پرسش درباره‌ي استفاده از بدلكار در برخي صحنه‌ها به جاي وي و آيا اين‌كه اين امر با اصرار خود وي يا شخص كارگردان صورت گرفته است، اظهار كرد: به هرحال در پروژه‌اي كه 5 سال به طول مي‌انجامد، حتما كارگردان ريسك نمي‌كند كه در صحنه‌هاي جنگ‌هاي خطرناك و سواري‌هاي بي‌محبا، بازيگر اصلي حضور داشته باشد. اما من شخصا به دليل علائقم و بسياري از مسايل ديگر تا حد امكان خودم اين صحنه‌ها را بازي كردم و دوست دارم بازي كنم.

وي ادامه داد: تا حدي كه ريسك به خطر افتادن پروژه نباشد، آقاي ميرباقري خوشبختانه اين اعتقاد را داشتند كه خود من در صحنه‌هاي اكشن حاضر شوم.

عرب‌نيا با اعلام اين‌كه يك بدل تقريبا هميشگي در صحنه‌هاي خطرناك نقش او را بازي ‌كرد، خاطرنشان كرد: ايشان در صحنه‌هايي حضور دارند كه صورت مختار لو نمي‌رود. اين صحنه‌ها پلان‌هاي بسيار دور را شامل مي‌شود؛ بنابراين در صحنه‌هايي كه احساس كردم نمي‌توانم صحنه را كنترل كنم، يا درصد خطا بالا برود و يا آقاي ميرباقري و شخص ديگري از عوامل توليد تشخيص مي‌دهند كه بايد شخص ديگري جاي من بازي كند، قاعدتا بدلكار كار را انجام مي‌داد.

بازيگر نقش مختار با تشكر از بدلكاري كه نقش او را در برخي صحنه‌ها بازي كرد، گفت: حضور ايشان در صحنه از خستگي‌هاي من كم مي‌كرد اما چون اين همكارم از نظر سايز و جثه با من تفاوت داشت در صحنه‌هايي كه اصلا حدود ديده نمي‌شد و موقعيت از دور مشاهده مي‌شد، زحمات را اين دوستم متحمل شد.

فريبرز عرب‌نيا در پايان تأكيد كرد: در ايران متأسفانه رابطه بازيگر با صحنه‌هايي كه با خطر جاني همراه است و الزامات آن، درست تعريف نشده است. مشابه بازيگر بايد رابطه نزديك‌تري با پروژه داشته باشد و بسياري از مسايل براي او تعريف شود. البته خوشبختانه در «پروژه مختارنامه» اين اتفاق تا حدودي رخ داده است.

نقل از: خبرگزاری ایسنا

 

 

 


MDH PROFESSIONAL


ملک سلیمان از تولید تا اکران

 

ملک سلیمان

ملک سلیمان یا ملک لئو لو؟

  از سلیمان بحرانی چیز زیادی نمی فهمیم جز این که در میدان جنگ مانند یک جنگجوی جوانمرد می جنگد و جن زدگان را با نگاه و لمس رهایی می بخشد. بحرانی، سلیمانش را در سطح یک جنگجوی اساطیری پایین آورده است و در یک کلام باید گفت که ملک سلیمان  از ناحیه جلوه های تصویری اش آسیب دیده و  داستان  به جای این که صبورانه روایت شود به طور عجولانه ای در خدمت جلوه های تصویری قرار می گیرد...

 


ملک

و اینک، "ملک سلیمان"

سرانجام چهارشنبه، 14 مهرماه پاییز 89، فیلم پرهزینه ملک سلیمان، به کارگردانی شهریار بحرانی، به روی پرده اکران سینماها رفت؛ همراه با دو فیلم سن پترزبورگ و نفوذی. بد نیست ردپای این فیلم فاخر را، در سالی که گذشت، در میان خبرها دنبال کنیم تا بدانیم چه سیری را طی کرد، تا به لحظه اکران برسد.

 

 


ملک سلیمان

ملک سلیمان فیلمی فاخر است؟

از «مُلک سلیمان» با  عنوان سینمای فاخر یاد می کنند.این میان منظور از سینمای فاخر چیست؟! البته هدف این یادداشت پرداختن به چنین موضوع هایی نیست؛ زیرا نگارنده خیلی دوست ندارد وارد چنین موضوع هایی شود که خوراکی مناسب برای یادداشت های ژورنالیستی جنجالی است. همان ابتدا باید گفت که «ملک سلیمان» نسبت به آثار مشابه که تاکنون در سینما و تلویزیون ما ساخته شده اند، از دید تکنیکی چند گام جلوتر است.


 

ملک

زیر سوال بردن بنیان‌های تفكر غرب

 

این فیلم با سینمای تاریخی پیشین ما متفاوت است، زیرا جلوه‌های ویژه رایانه‌ای به آن اضافه شده است.سعی ما بر این بود كه از حادثه‌محوری دور باشیم و بیشتر قصد انتقال مفاهیم و بیان عبرت‌های حادثه را داشتیم. به همین دلیل، فیلم‌نامه «ملك سلیمان» در طول 4 سال 39 بار بازنویسی شد.


ملک سلیمان

 "ملک سلیمان" تجربه‌ای تازه در سینمای ایران

سینمایی "ملک سلیمان" به کارگردانی شهریار بحرانی تدوین این پروژه بزرگ تاریخی را تجربه‌ای تازه در سینمای ...  کوچکتر آن را می‌توان پرده آبی دانست. اما در "ملک سلیمان" جلوه‌های ویژه روی تصویر دو سه لایه انجام ...  می‌شود.فیلم داستان زندگی و رویدادهای زندگی حضرت سلیمان (ع) را بر اساس قرآن روایت می‌کند. "ملک سلیمان" ... 


ملک سلیمان

اثری درخشان؛ برای سینمای ایران

یک منتقد سینمای ایران، چنین گفت: ملک سلیمان نبی پدیده درخشان سینمای ایران است. این منتقد همچنین افزود: باید نگاه ویژه ای به فیلم هایی همچون ملک سلیمان نبی داشت. حمایت از فیلم هایی همچون ملک سلیمان نبی سبب می شود تا فیلمسازانی که دغدغه دینی دارند  برای فعالیت موثر بیابند.


ملک سلیمان

کلیپ ها و آنونس هایی از سلیمان نبی

اگر می خواهید کلیپ ها و آنونس ها و تیزرهای فیلم سینمای ملک سلیمان را یک جا ببینید، می توانید به این لینک مراجعه کنید. گروه فیلم و انیمیشن تبیان، همه این لینک های مورد نیاز را، برای شما کنار گذاشته است تا با دانلود آن ها، چنانچه فیلم را ندیده اید، کمی با فضای آن آشنا شوید. معطل چه هستید؟


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: